حوزهها، بیزینسها، و یا سازمانهای کمی وجود دارند که از یک وبسایت یا هر نوع تعامل آنلاین با مخاطبان هدف خود بهره نمیبرند و در عین حال در حال رشد هستند.
سئو روشی است که نسبت به رسانه پولی و سایر مجراهایی که میتوان سریع راهاندازی کرد و جواب گرفت، زمان و تلاش بیشتری میطلبد.
این بدان معنا نیست که این کار بیارزش است. اما شنیدن جملاتی مانند “سئو برای ما جواب نمیدهد” یا “ما اعتقادی به ارزشمند بودن سئو نداریم” جالب نیست.
حداقل ده دلیل برای اینکه سئو جواب نمیدهد وجود دارد.
بیشتر اوقات که سئو شکست میخورد، بخاطر یک یا چند دلیل که از انتظارات غیرواقعی یا چالشهای ذاتی داخل شرکت یا سازمان نشات میگیرد است.
در ادامه ده دلیل که چرا سئو کار نمیکند را آوردهایم تا با آگاهی از آنها قبل از شروع فعالیتهای سئو دید بازتری نسبت به این قضیه داشته باشید.
1- انتظارات غیرواقعی
اگر بعنوان آخرین تلاشها برای نجات یک کسب و کار به سئو روی آورید، یا بعنوان یک منبع معجزه که تمام اهداف مرتبط با نرخ تبدیل و تعاملات را تامین میکند به آن نگاه میکنید بهتر است تجدید نظر کنید.
بارها شاهد بودهایم که سئو چنین کارهایی را انجام داده است. اما چنین سناریوهایی بسیار بعید هستند و معمولا باعث فشاری نابجا میشوند.
مثل رسانهها و سایر زمینههای دیجیتال مارکتینگ، برای سئو نیز میتوان برنامهریزی کرد، پروژه تعریف کرد و در نهایت معیارهایی برای آن تعریف کرد.
دادههای مرتبط با کسب و کار خود را به دست آورید، روی رقبای خود تحقیق کنید، و دادههایی در رابطه با مخاطبان هدف و کلمات کلیدی بدست آورید تا ببینید پتانسیل سئو در چه حد خواهد بود.
2 – ناامید شدن و زود تسلیم شدن
مثل هر روش ارگانیک دیگر، باید این را به یاد داشته باشیم که سئو کلید “سریع” ندارد که با فشار دادن آن همه چیز به سرعت انجام شود و نتیجه دهد.
متغیرهای الگوریتم رتبهبندی گوگل، فاکتورهای مربوط به سایت شما، اهمیت بکلینکها و لینکسازی داخلی، و فضای رقابتی همه و همه باعث میشوند که حساب کردن یا تضمین کردن یک زمان خاص برای سودآوری یا نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سئو دشوار باشد.
وقتی صحبت از زمانبندی برای مشاهده نتایج سئو میشود، مالکان و مدیران اجرایی از طبیعت نامتعهد متخصصان سئو خوششان نمیآید.
متخصصان سئو هم از اینکه یک عالمه سوال از آنها شود که پاسخی برایش ندارند و از اینکه تحت فشار قرار گیرند خوششان نمیآید.
با این حال یک نکته که درباره عدم موفقیت سئو میتوان گفت این است که بعضی افراد خیلی زود ترمز میکنند و کارها را متوقف مینمایند.
این “خیلی زود” یعنی قبل از قرار گرفتن در فاکتورهایی مثل ایندکس شدن، فاکتورهای فنی، محتوا و سایر فاکتورهای خارجی (مثلا بکلینکها) و غیره.
هرچه فضا رقابتیتر باشد، شما به زمان بیشتری نیاز دارید.
هرچه موقع شروع کار با مشکلات بیشتری روبرو باشید که نیاز به حل شدن داشته باشند، زمان بیشتری نیز برای نتیجه گرفتن از سئو نیاز خواهید داشت.
3- تفکر تاکتیکی بجای تفکر استراتژیک
خیلی از تاکتیکهای سئوکاران، آزمون زمان را پس دادهاند و امروزه هنوز هم از اهمیت بالایی برخوردارند.
هرچند، این کار باعث تحمیل وزن ناخواسته روی آنها شده است.
اگر تگهای جدید بنویسید و یا آنها را بهینه کنید، شک دارم بتوانید ارتقاء چندانی را شاهد باشید. اگر یک لینک جدید دریافت کنید، بعید است که تفاوت محسوسی را تجربه کنید.
انجام بعضی تاکتیکها بصورت سرسری، کاری خطرناک است.
تفکر استراتژیک لازم است.
وقتی سئو جواب نمیدهد، معمولا به این دلیل است که با یک چکلیست سئو و یا مجموعهای از تاکتیکها بدون جهتگیری خاصی شروع شده است.
استراتژی یعنی تحقیق کنیم، اهدافی را مشخصص کنیم، یک متدولوژی را طرحریزی کنیم، تاثیرات را اندازهگیری کنیم، و مکانیزمهایی داخلی داشته باشیم که باعث چابکی میشوند.
4- اقدامات تاریخگذشته
مطالعه مطالبی که امروزه نامربوط هستند یا معنایی ندارند چندان جالب نیست. یک مساله این است که در نبود استراتژی، تاکیتکهای درستی داشته باشیم (که در بالا اشاره شد).
چالش و دلیلی عمیقتر در عدم موفقیت سئو زمانی است که برای شروع، اقداماتی را انجام میدهید که شانسی بسایر کم و نزدیک به صفر در موفقیت دارند.
حتی متخصصان فصلی سئو نیز نیاز دارند که همواره در حال آپدیت متدهایشان باشند و حرفه سئو را به خوبی درک کنند.
ریسک عملکرد ناموثر و تاریخ گذشته باعث میشود که کسی را مجبور کنیم سئو را به مسئولیتهای خود اضافه کند که اخیرا کاری در زمینه سئو نکرده است.
5- کمبود تقاضای مخاطب
قبلا اشاره کردیم که در اکثر مواقع پیداکردن موردی که سئو نتوانسته به یک کسب و کار کمک کند بسیار سخت است.
این در 100 درصد مواقع صحیح نیست.
یا حداقل، بطور قطع میتوان گفت زمانهایی وجود دارد که نباید آنرا بعنوان مجرای اصلی و با اولویت بالا در بحث بازاریابی در نظر گرفت.
وقتی که مخاطبان هدف یک شرکت، چیزی که آن شرکت ارائه میدهد را سرچ نمیکنند، علامت هشداری است برای اینکه سئو در این حالت جواب نخواهد داد.
مساله این نیست که سئو نمیتواند باعث رتبه گرفتن سایت برای یک سری کلمات کلیدی مشخص شود. بلکه واقعیت این است که رتبه گرفتن برای آن کلمات اصلا در جهت هدایت ترافیک به سمت سایت و افزایش فروش اهمیت ندارند.
بعضی مثالها شامل محصولات و خدماتی میشوند که خیلی فنی هستند، آگاهی از آنها بسیار کم و یا صفر است، و یا در مدلهای فروشی هستند که خصوصی است و در وب بصورت عمومی انجام نشده است.
سئو یک مجرای ورودی است. باید کاربران را ترغیب کنیم بصورت فعالانه یک جستجو را در موتور جستجو انجام دهند، ما را پیدا کنند و روی لینک ما کلیک کنند تا بتوانیم شاهد نتیجه و اثربخشی سئو باشیم.
وقتی هیچ شانس و تمایلی برای این کار نباشد، در اینصورت سرمایهگذاری روی سئو و کار کردن روی بهینهسازی سایت میتواند اقدامی بیهوده باشد.
6- ویژگیهای نامطلوب در صفحات SERPs
اهداف در حال حرکت بسیاری در جستجو وجود دارند. گوگل صفحه نتایج را بعنوان یک تجربه بزرگ به کار برده است. با نگاه به زمان گذشته میتوانیم انواع و نمایشهای مختلفی از محتواها را در صفحات SERPs ببینیم و به یاد بیاوریم.
هر کلمه کلیدی میتواند نمایش متفاوتی داشته باشد و قطعات مختلف و برجستهای از محتوا یا “دانش” را بدست
آورد. نتایج جستجوی ارگانیک فقط یک قطعه از SERP هستند.
انتظاراتی که از سئو وجود دارند باید با توجه به میزان شلوغ بودن صفحات نتایج و اینکه نتایج ارگانیک حول عبارات شامل کلمات کلیدی اصلی در کجاها ظاهر میشوند فیلتر شوند.
اگر نتایج ارگانیک در صفحه نتایج، پایینتر از تبلیغات پولی، عکسها و لیست نتایج محلی و سایر محتواها قرار بگیرند، در اینصورت پتانسیل ترافیک برای رتبه یک نتایج ارگانیک کمتر از حالتی است که نتایج ارگانیک در قسمت بالایی و تقریبا در ابتدای صفحه نتایج قرار داشته باشند.
رتبهبندیها منجر به ترافیک و تبدیلات یکسان نمیشوند. سئو روی سایت ما جواب نمیدهد، در صورتیکه ویژگیهای SERP بر علیه ما کار کنند حتی اگر رتبه یک را هم بگیریم.
7- مشکلات IT
متخصصان IT فوقالعاده، بااستعداد و حرفهای زیادی را میشناسیم. از بین آنها حتی آنهایی که خیلی صمیمی هستیم نیز گاهی درخواستهای سئو را درک نمیکنند و یا دوست ندارند.
امنیت، عملکرد، و داده ظاهرا اغلب بر درخواستهای ذهنی از طرف تیم سئو غلبه دارند.
این معمولا سناریوئی برای بهترین حالت است.
سئو کار نمیکند وقتی که زیرساخت یا حمایت IT وجود نداشته باشد. و یا وقتی که سئو حتی یک آپشن برای اولویتبندی توسط IT نباشد.
اگر فاکتورهای فنی سایت قابل دستیابی، بروزرسانی و قابل پرداختن نباشند، چیزهایی مثل ایندکس شدن و سرعت سایت ممکن است قبل از اینکه حتی شروع به صحبت درباره فاکتورهای سئو On-Page و نیازهای CMS کنیم خوب پیش نروند.
8- مشکلات تجربه کاربری یا UX
برای کمپینهای سئو و تلاشهایی که در مقابل تبدیلات اندازهگیری میشوند (نه فقط آگاهی یا کلیک/درگیرشدن اولیه)، تجربه کاربری معمولا میتواند باعث ایجاد یا از بین بردن یک فرصت شود.
گرفتن رتبه و ترافیک یک مساله است. اما اینکه آن ترافیک، تبدیل نداشته باشد (نرخ تبدیل نزدیک به صفر) یک مساله دیگر است.
میتوانید بهترین رتبهبندیها و همسویی را با کمک پژوهش، توجه، و موفقیت در هدف نهایی قیف داشته باشید.
هرچند، اگر تجربه کاربری مانند یک قطار خراب باشد و کاربران نتوانند به جایی که شما میخواهید بروند، در اینصورت سئو، شکست خورده تلقی خواهد شد.
9- ساختار ضعیف تیم
وقتی صحبت از کار کردن یا نکردن سئو میشود، فکر کردن به تیمها بطور بالقوه چیز عجیبی است. هرچند این مشکل معمولا یک مساله پنهان است.
اینکه آیا این مساله به مجموعه مهارتها، تجربیات، اولویتها، تعهدات مرجع ما، تیم یا شخص مسئول سئو در ترکیب با سایرین که نیاز به حمایتشان است، بستگی داشته باشد یا نه میتواند باعث موفقیت یا شکست در سئو شود.
اگر تعهد واقعی نسبت به تیم و اولویتبندی در افراد درگیر پروژه وجود نداشته باشد، در اینصورت سئو با ریسک بالایی مواجه است. ما نیاز به افرادی در تیم یا در بخشهای محتوا، IT، تجربه کاربری یا UX، و سایر سطوح حمایتی داریم.
10- فقدان سرمایهگذاری
ترافیک سئو رایگان است.
این جمله اشتباه است.
تا زمانیکه هزینه کردن در رسانه نیاز نباشد، منابع داخلی و خارجی مورد نیاز هستند.
چه در خود آژانس و چه از بابت نرمافزاری هزینه نیاز باشد، بعلاوه هزینههای نرم کارمندان و منابع داخلی، سئو قطعا شامل هزینه میشود.
پرداخت کامل هزینههای نرمافزاری و سختافزاری نمیتواند تضمین کند که از همان اول سئو جواب بدهد. دیدن نیازهایی که برای آنها سرمایهگذاری میشود ضروری است.
نتیجهگیری
همه ما دوست داریم تمام تلاشهایمان در کمپین بازاریابی نتیجه دهد.
سئو هم از این خواسته ما مستثنی نیست.
فرقی ندارد یک یا تعداد بیشتری فاکتور یا چالش در مسیر ما وجود داشته باشد، در هر صورت مهم است که نسبت به دلایل اینکه چرا سئو کار نمیکند آگاهی داشته باشیم.
سئو نوعی سرمایهگذاری چند سطحی است. دانستن اینکه در کجا باید به حل چالشها پرداخت و یا اینکه چه چیزی میتواند یک مشکل را قبل از اینکه شروع شود رفع و رجوع کند و یا در زمانی که اقدامات سئو در حال اجراشدن هستند آن مشکلات را حل کند، میتواند باعث شود که سئو موفقیتآمیز باشد. و همچنین باعث شود که فرصتهای بالقوه برای رسیدن به اهداف بیزینسی و بازاریابی به وسیله آن آشکار شوند.
امیدواریم این مقاله از سئوف برای شما مفید بوده باشد. همانطور که گفتیم بیزینسهای بسیار کمی وجود دارد که ممکن است سئو برای آنها جواب ندهد. قبل از شروع به کار سعی کنید نسبت به دلایل مختلف عدم موفقیت سئو آگاهی پیدا کنید تا ریسکهای احتمالی را کاهش دهید.
سپاس از همراهی شما.
خیلی عالی و روان نوشته شده بود، من مدیر محتوای یک آژانس هواپیمایی هستم، به نظرتون چیکار کنم که یک لینک هام بیشتر بشه؟!
سلام ، ممنون از توجه و همراهیتون، خوشحالم که براتون مفید بوده. برای افازیش بکلینکها در این حوزه میشه یک سری محتوای بسیار جذاب تولید کرد. پیشنهادم اینه: اتفاقهای عجیب، رسم و رسوم جالب، مکانها و فضاهای جالب و جذاب و غذاها و نوع پوشش خاص مناطق رو در نظر بگیرید و براشون محتوا تولید کنید. هر چیزی که جالب و بکر باشه و خواننده دربارش قبلا جایی نخونده باشه میتونه به بکلینک گرفتن شما کمک کنه.